به گزارش «نماینده»، اصلاحطلبان به دنبال رقیب برای روحانی میگردند تا به نوعی ضعفهای دولت را در مواجهه با رقیب کم رنگ سازند. اما همین موضوع هشداری شده برای انتخابات سال ۹۶ که بخشی از بدنه این جریان را نگران کرده است. ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی این جریان از همین نگرانی صحبت میکند و میگوید که «روحانی باید مراقب باشد که به خودش نبازد.»در ادامه بخشهایی از مصاحبه این فعال سیاسی اصلاحطلب را که با روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد انجام شده میخوانید:
ممکن است اطرافیان ترامپ کاری کنند که ایران از مواهب برجام بهرهمند نشود
لغو یکطرفه برجام که معاهده چند جانبه بینالمللی است توسط آمریکا به راحتی امکانپذیر نیست، ولی ممکن است با توجه به نقش تندروهای نزدیک به ترامپ که به ضدیت با ایران شهرت دارند مانند رودی جولیانی، جان بولتون، نیوت گینگریچ و باب کورکر کاری کنند که ایران از مواهب و مزایای برجام بهرهمند نشود.
(سئوال: یعنی واقعا اصلاحطلبان سال ۹۴ به پیروزی رسیدند؟) اگر منظور از پیروزی کسب بخش قابل توجهی از قدرت مطلق توسط اصلاحطلبان است، البته که نه. ولی اینکه اصلاحطلبان با شیفت کردن به طرف عملگراها یا بهتر بگویم با گرایش به واقعگرایی کشور را پس از بیثباتی ناشی از حوادث سال ۸۸ به ثبات سیاسی رساندند، بله.
ممکن است روحانی در میدان بی رقیب به خودش ببازد
ممکن است روحانی در یک میدان بی رقیب به خودش ببازد اولا به دلیل اینکه باید از وضع موجود خودی که خودش فراهم آورده دفاع کند. روحانی بیرقیب یعنی تمام قد مسئولیت آنچه بوده و هست را بپذیرد. ثانیا فاقد رقیبی شده که وجودش میتوانست به تحریک و بسیج هواداران دولت منجر شود. اصلاحطلبان هم که تخممرغهایشان را در سبد او گذاشتهاند بازنده میدان رقیب خواهند بود.
دموکراتها در حقیقت به خودشان باختند
یک دلیل باخت کلینتون این بود که دموکرات ها ناچار شدند از دستاوردهای دولت اوباما که به ظاهر مثبت بود هم دفاع کنند. در حقیقت به خودشان باختند.
از انتخابات ۷۶ به این سو دائما مردم دست رد به سینه کاندیدای مدافع وضع موجود میزنند. این را هم باید اضافه کرد بر خلاف زمان دولت اصلاحات که با اتهامات و تهدیدات جدی برخی نیروهای خاص روبهرو بود دولت آقای روحانی با هیچ تهدیدی روبهرو نیست.
اگر تلقی دولت از افکارعمومی از دولت، به مثابهای باشد که نه شفا دهد نه معجزه کند یا بخواهد همان شعارهای گذشته را دوباره تکرار کند خب، کار پیچیده میشود و امکان بسیج اجتماعی سخت خواهد شد. آن وقت باید حتی نگران شکست خودمان و تجدید حیات راست خاص باشیم، زیرا اگر هم به دلیل فقدان وحدت یا نداشتن کاندیدای معتبر در این میدان شکست بخورند در انتخابات ۱۴۰۰ خیزش پیروزمندانه خواهند داشت.
دولت روحانی شناخت و درک سازگاری با محرومیت طبقات پایین ندارد / گاهی برخی ترجیحات اقتصادی دولت تنه به سیاست های نئولیبرالی میزند!
دولت آقای روحانی اما برعکس(دولت احمدینژاد) دولتی به شدت نخبه گراست و متقابلا شناخت و درکی سازگار با محرومیت طبقات پایین دست ندارد. ماجرای حقوقهای نجومی و واکنش دیرهنگام دولت حکایت از این درک ناسازگار با حساسیتهای عمومی دارد. گاهی برخی ترجیحات اقتصادی دولت تنه به سیاست های نئولیبرالی میزند! و گاهی اولویت در طرح ها و برنامه های دولت همان است که منجر به ناامیدی و سرخوردگی تودهها میشود. علاقه دولت به گسترش مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی به گسترش مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی به گسترش اقتصاد دلالی غیرمولد و عدم صیانت از نیروی کار میانجامد. نوعی تویلداری ثروت و عوامل تولید به وجود آمده است.
طبقه متوسط جامعه دچار احساس ناامنی شدهاند/ مردم روز به روز سفرهشان را کوچکتر میبینند
بعضی خصوصیسازیهای بیهدف و واگذاری داراییهای دولت به شبکههای خصولتی یا بنگاههای وابسته به مراکز خاص یا حمایت دولت از قراردادهای کار موقت و نظایر آن باعث شده کارگران، کسبه و افزارمندان، تهیدستان شهری و حاشیهنشین که روزبهروز سفرهشان را کوچک تر میبینند دچار احساس ناامنی شوند.
بیش از دو سوم تسهیلات بانکی میان افرادی انگشت شمار تقسیم میشود/ نقدینگی سیال در بازار دوبرابر دوره قبل شده است/ امکان دارد اصلاحطلبان بدنه اجتماعی خود را از دست بدهند
بیش از دو سوم تسهیلات بانکی تنها میان عدهای قلیل که گاه تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست هم نمیرسد پرداخت میشود و دست اکثریت مردم از چنین منابعی کوتاه است. ضریب جینی که یک واحد اندازهگیری پراکندگی آماری است و معمولا برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده میشود؛ یعنی اختلافات طبقاتی و نابرابری درآمدی بیشتر شده است. نقدینگی سیال در بازار دوبرابر دوره قبل شده است. تداوم این روند برای اصلاحطلبان و اندیشه اصلاحطلبی تهدیدی بالقوه به شمار میآید و امکان دارد آنها بدنه اجتماعی خودشان را به زودی از دست بدهند.
حتی ممکن است در دولت دوم روحانی اصلاح طلبان سهم بیشتری داشته باشند، ولی سئوال اینجاست که آیا اصلاحطلبان میتوانند مسئولیت ناکارآمدی موجود و شعارهای بر زمین مانده را بر عهده بگیرند و به هوادارانشان توضیح قانعکنندهای بدهند؟
عملکرد دولت با کار خودش سنجیده میشود نه عملکرد احمدینژاد
دستاوردهای فعلی دولت تا همینجا برای اصلاحطلبان قابل قبول است، زیرا فورا با دور بیثباتی و تحریمهای کمرشکن دولت احمدینژاد مقایسه میشود، اما برای سالهای آینده عملکرد دولت با شعارها و بیلان کار خودش سنجیده میشود نه با عملکرد احمدینژاد.
دهها انجمن دانشجویی اصلاحطلب اخیرا طی نامهای به رئیس جمهور به فضای موجود دانشگاهها اعتراض کردند ولی ایشان خودش را به نشنیدن زد و حاضر نشد حتی پاسخی کوتاه به آنها بدهد. همه این موارد اگر در دوره ۴ ساله نخست دولت روحانی تحت عنوان آواربرداری قابل توجیه باشد آیا در آینده هم با همین بهانه پذیرفته خواهد شد؟
اصولگرایان با وحدت میتوانند روحانی را دچار مشکل کنند
اگر اصولگرایان معتدل حتی در همین ماههای باقیمانده به یک ائتلاف فراگیر برسند و کاندیدایی با جنم سیاسی واندکی کاریزما به میدان بیاورند احتمالا بتوانند انتخابات را به دور دوم بکشانند.
اگر دولت بیش از این در دام روزمرگی و باری به هر جهت بودن بیفتد قبل از هر چیزی این سئوال مطرح میشود که اساس اصلاح و اعتدال برای چیست؟ آیا اصلاحات به پایان رسیده یا به عنوان یک پروژه سیاسی عملا ناکام مانده؟ البته عدهای زود جواب میدهند که اصلاحات نه تنها زنده است بلکه هر چه دارد رخ می دهد همان تداوم اصلاحات است. من به این مدافعان دو آتیشه حافظ وضع موجود که حوادث را غربال و گزینش میکنند تا از هر عملکرد دولت دفاع کنند کاری ندارم. از نظر من موجودیت و هویت اصلاحطلبانه را نمیشود به تلاش برای حفظ چند پست و کرسی در دولت فروکاست.
ترامپ دستکم توانایی ایجاد مانع برای اجرای برجام را دارد
(سئوال:از امروز دیگر برجام هم برگ برنده روحانی نیست؟) ترامپ که وعده پاره کردن برجام را داده بود اگر با آن چنین نکند دست کم توانایی ایجاد موانع جدی برای اجرای آن را دارد با این حال به نظرم باز هم برجام دستاورد مثبت دولت است که کشور ایران را در موقعیت ممتازی در منطقه قرار داده است.
با عوض کردن وزیر چیزی عوض نمی شود/ ما چیزی به نام خودانتقادی روحانی ندیدیم
تغییر یک یا چند وزیر آن هم در سال پایانی دولت امکان هیچ مانور و اقتدام موثر و معناداری در حوزه فرهنگی یا اقتصادی را به دولت نمی دهد. با این وجود امیدوارم تغییرات بر اساس یک نقشه راه و تصمیم مبتکرانه بوده باشد تا به صورت اتفاقی و برحسب تصادف.
با عوض کردن وزیر چیزی عوض نمی شود. یعنی اگر تغییر معناداری هم صورت بگیرد این پرسش مطرح خواهد شد که چرا روحانی زودتر دست به این تغییر نزده است؟ به هر حال ما چیزی به نام خودانتقادی روحانی ندیدیم یا اینکه اعتراف کند مسیر را اشتباه رفته است. پس در بهترین حالت باید گفت این سه وزیر ناچارند سیاستهای کلان دولت را ادامه دهند، یعنی همان سیاستی را که نام آن را از ابتدا اعتدال گذشته شد و اصلاحطلبان هم حمایت از آن را بر پیگیری مطالبات خود مرجح دانستند.
اصلاحطلبان در شرایطی نیستند که بخواهند کاندیدای اصلاحطلب به میدان بیاورند
اساسا اصلاحطلبان در شرایطی نیستند که بخواهند کاندیدای اصلاحطلب را به میدان بیاورند. منظور از مشروط کردن اشاره به تحقق شعارهای خود آقای روحانی است که در سال ۹۲ ابراز و اعلام شده است.
فراموش نکنیم که سال ۹۲ روحانی منتقد وضع موجود و مخالف تفکر احمدینژاد بود، اما اکنون او خودش، دولتش و وزرایش بخشی ازوضع موجودند. بنابراین او در سال ۹۶ اساسا نمیتواند همان شعارهای سال ۹۲ را تکرار کند مگر اینکه شفافسازی کند و بگوید چرا من نتوانستهام مثلا جلو قاچاق را بگیرم؟
موضعگیری دولت از سطح گفتاردرمانی به سطح اجرایی و برنامهای ارتقاء یابد/ سالانه رقمی بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار هزینه فساد اقتصادی در ایران میشود
باید موضعگیری دولت از سطح گفتاردرمانی به سطح اجرایی و برنامهای ارتقاء یابد وگرنه در همان مرتبه تئوریک و کلامی باقی میماند. سالانه رقمی بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار هزینه فساد اقتصادی در ایران میشود. درواقع کشور با فساد زیرزمینی و مخوف مواجه است. یعنی گانگسترهای اقتصادی قسمتی از کیک ثروت ملی را میبلعند، به کسی پاسخگو نیستند. کشور در حال حاضر به آن اندازه که از فساد اقتصادی آسیب میبیند از تحریم ها و هجمههای خارجی در دولت قبل آسیب نمیبیند.
دولت استراتژی مشخصی برای توضیح و تاثیر بر افکارعمومی ندارد
درهمین دوره ترامپیسم از شکافها و گسلهای موجود تعمیق یافته در جامعه آمریکایی باید بیشترین بهرهبرداری را کرد. لابیتندروهای اسرائیلی، همچنین عربستان در آمریکا را باید خنثی یا حداقل کمرنگ و بیاثر کرد. هر حرکت وعملی که اسرائیل را در لاک مظلومیت فرو ببرد و توجیهگر جنایات او در منطقه شود یا به عربستان فرصت تبلیغات سوء علیه ایران و نزدیک شدن به ترامپ بدهد مثل بهانه زشت و احمقانهای که در حمله به سفارت و کنسولگری آن کشور در ایران به دست مخالفان کشور داده شد به ضرر منافع ملی است.
ناتوانی و انفعال دو روی سکه اند. باید دید که چه سهمی از ناتوانی دولت به ذات برنامهها و ایدئولوژی خود دولت بر می گردد و چه سهمی از آن، ناشی از کارشکنی و حمله رقیب. مطمئنا بخش قابل توجهی از این ناتوانی به دلیل نداشتن برنامه دولت است. خیلی از دوستان اصلاح طلب معتقدند دولت استراتژی مشخصی برای توضیح و تاثیر بر افکارعمومی ندارد.
نظر شما